در قرن هفدهم، تجمل و ثروت روزافزون مستلزم تولید فرشهای با نخ طلا و نقرهای مانند فرش ابریشم قم بود که به زودی در بازارها موجود شد و به اروپا صادر شد، جایی که بیش از 200 قالی پیدا شده است.
برخی از آن ها در کاشان ساخته شده اند، اما بسیاری از بهترین ها از آنجا آمده انداصفهان . آنها با رنگهای تازه و جذاب و مجلل خود، قرابتی با اصطلاحات رنسانس اروپایی و باروک دارند.
اشراف لهستانی فرشهای زیادی با نخ طلا به کاشان سفارش دادند، زیرا لهستان و ایران در قرن هفدهم روابط نزدیکی داشتند.
از آنجایی که در لهستان قرن هجدهم صنعت قالیبافی و ابریشم بافی با نخ طلا وجود داشت، این فرشهای وارداتی ایرانی، هنگامی که برای اولین بار در نمایشگاه پاریس در سال 1878 به نمایش گذاشته شدند، تصور میشد که لهستانی هستند، بهویژه که هیچچیز کاملاً شبیه آنها نبود.
زمان در خود پارس پیدا شده است. بر این اساس آنها را tapis Polonais یافرشهای پولونیز » و این نام همچنان باقی مانده است. این نوع در اواخر قرن هفدهم منحط شد، مواد رو به زوال، بافندگی و طرح ها درشت شد.
در سراسر ایران قرن هفدهم، پالایش فزاینده با الهام ضعیف همراه بود.فرشهای ابریشمی که برای احاطه تابوت شاه عباس دوم (متوفی ۱۶۶۶) در حرم قم (در مرکز ایران) بافته میشد، آخرین دستاورد واقعاً خوب در بافندگی ایرانی بود.
حتی مستشرقان نیز پوشش آنها را با مخمل اشتباه گرفته اند. نقاشی زیبا، رنگ متنوع، شفاف و هماهنگ است. این مجموعه با تاریخ و امضای هنرمندی چیره دست، نعمت الله جوشقان است.
در پایان قرن هفدهم، عشایر و شهرنشینان هنوز با استفاده از رنگهایی که طی قرنها توسعه یافته بودند، فرش میساختند و هر گروه سنت اصیل خود را حفظ میکرد.
این فرشهای فروتنتر «مدرسه پایین» که برای بازار بیصبر غربی ساخته نشدهاند، اغلب به زیبایی طراحی شدهاند و از مواد و تکنیک خوبی برخوردارند.
صنعت فرش بزرگی در غرب ایران در منطقه سلطان آباد (اراک) توسعه یافت. و از شهرهای منفرد، قالیچههای زیبا بافته شدهای مانند ساروکس با طرح مدالیون باستانی خود میآیند.
با الگوهای تکراری خود را بر روی زمین از رز نقره ای، وفراهانها ، با الگوی به اصطلاح هراتی خود طرحی روی سر و نسبتاً متراکم با حاشیه سبز روشن روی رنگی ملایم که نقش را برجسته میکند.